کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

جملات طلائی زندگی


مرگ حق است و این را کسی انکار نمی کند. شترش هم دیر یا زود در خانه همه ما می خوابد. منتهی بعضی کارها هستند که حتما باید قبل از مردن آنها را انجام داد.

بعضی ار حرف ها را هم باید زد، چون پشیمانی سودی ندارد و فرصت زندگی تنها یک بار اتفاق می افتد. اثر روانی که گفتن این حرف ها بر ما دارد، می تواند کمکمان کند که از زندگی، با وجود همه سختی هایش، بیشتر لذت ببریم.

ادامه مطلب ...

این همه بی نماز هست !

می خواست برگرده جبهه ، بهش گفتم: پسرم ! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی ، بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند

چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست...

... وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم ، دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد...

خواستم بهش اعتراض کنم که گفت :  این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند

دیگه حرفی برا گفتن نداشتم . خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد.

لطفا این مطلب را نخوانید



پسر بچه ای تند خو در روستایی زندگی میکرد. روزی پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هربار که عصبانی میشود و کنترلش را از دست میدهد باید یک میخ در حصار بکوبد. روز نخست پسر 37 میخ در حصار کوبید. اما به تدریج تعداد میخ ها در طول روز کم شدند. 
ادامه مطلب ...

ارزش زندگی


روزی مردی جان خود را به خطر انداخت تا جان پسر بچه ای را که در دریا در حال غرق شدن بود نجات دهد. اوضاع آنقدر خطرناک بود که همه فکر می کردند هر دوی آنها غرق می شوند و اگر غرق نشوند حتما در بین صخره ها تکه تکه خواهند شد. ولی آن مرد با تلاش فراوان پسر بچه را نجات داد.آن مرد خسته و زخمی پسرک را به نزدیک ترین صخره رساند. و خود هم از آن بالا رفت.
بعد از مدتی که هر دو آرامتر شدند.
پسر بچه رو به مرد کرد و گفت:
«از اینکه به خاطر نجات من جان خودت را به خطر انداختی متشکرم» 
مرد در جواب گفت:
«احتیاجی به تشکر نیست. فقط سعی کن طوری زندگی کنی که زندگیت ارزش نجات دادن را داشته باشد!»