کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

" امام "

سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفته شد: «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟».

خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!».

کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. 

گفت : «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد ما به ایشان میگوییم" آیت الله "! اما "امام" بار معنوی دارد. از طرفی آنطور ایشان میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند.

شخصیـت افــراد بر حسب گـروه خونــی

با توجه به گروه خونی هر فردی میشه تا حدودی به خصوصیات فردی اون پی برد. 
از اونجائی که گروه خونی میتونه بر مبنای علم زنتیک و ویژگیهای خونی باشه، شاید ادله های علمی بیشتری داشته باشه ... 
به هر حال خالی از لطف نیست ...


ادامه مطلب ...

این همه بی نماز هست !

می خواست برگرده جبهه ، بهش گفتم: پسرم ! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی ، بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند

چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست...

... وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم ، دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد...

خواستم بهش اعتراض کنم که گفت :  این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند

دیگه حرفی برا گفتن نداشتم . خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد.

آنکه بی باده کند جان مرا مست...

آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست؟ / وانکه بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟

 وانکه سوگند خورم جز بسر او نخورم / وانکه سوگند من و توبه‌ام اشکست کجاست؟

 وانکه جانها بسحر نعره زنانند ازو / وانکه ما را غمش از جای ببردست کجاست؟

 جان جانست و گر جای ندارد چه عجب؟! / این که جا می‌طلبد در تن ما هست کجاست؟

 غمزۀ چشم بهانه ست و زان سو هوسیست / وانکه او در پس غمزه ست دلم خست کجاست؟

 پردۀ روشن دل بست و خیالات نمود / وانکه در پرده چنین پردۀ دل بست کجاست؟

 عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد / وآنکه او مست شد از چون و چرا رست کجاست؟