ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در دوران نوجوانی مویش بسیار بود تا بدانجا که آنرا می بافت.اما هنگام بزرگسالی ، موهای جلوی سرش ریخته بود.خود ، سبب آنرا استفاده بسیار از کلاهخود و شمشیر زدن با هماوردانش [در نبردها] میدانست.ابروانی نازک داشت.چشمانی درشت ، مشکی ، اما متمایل به رنگ میشی یا عسلی و [نگاهی] نافذ داشت.بینی اش کوچک ، راست و تیغه ای بود.ریشی انبوه داشت.محاسن سپید و بسیارش سینه اش را پوشانده بود.زیبا چهره بود ؛ رخسارش به سان ماه شب 14 میدرخشید.
از او پرسیدند : چهره نیایشگران هماره زرد رنگ است ، اما شما رخساری روشن ، سپید و پیشانی گلرنگی دارید.راز این تفاوت در چیست؟ پاسخ داد : دیگر عابدان در هراس و بیم اند که آیا آفریدگار از آنان خرسند است یا نه ، اما من بدان پایه رسیده ام که هم خداوند محبوب من است و هم من محبوب او ؛ از این روی ، از هراس در امانم...
امیر گلها
ادامه دارد...