کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

سفره هفت سین


فلسفه عدد هفت و هفت سین

 عدد هفت در فرهنگ ملل مختلف
عدد هفت در قدیم : مردم بابل عدد هفت را مقدس می شمردند ، طبقات آسمان و زمین و سیارات هفت بوده است ، ایام هفته هفت روز است. 
هفت از نظر مذاهب: به عقیده هندیها در آئین برهما انسان هفت بار می میرد . 
هفت در آئین مسیح : هفت معجزه ، از 33 معجزه را مسیح در انجیل ذکر کرده است ، در انجیل از هفت روح پلید صحبت شده است ، به نظر فرقه کاتولیک ، هفت نوع شادی و هفت غسل تعمید وجود دارد.
هفت در اسلام: آسمان هفت طبقه دارد . فرعون در خواب هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را دید که گفتند هفت سال خشکسالی و هفت سال فراوانی می شود. جهنم هفت طبقه دارد . گناهان اصلی هفت عدد است . پیش از اسلام در بین اعراب ، هفت بار طواف دور کعبه مرسوم بوده و در سنت اسلامی نیز چنین است . هفت نفر قاری قرآن معروف بودند ، هفت بار شستن اشیاء ناپاک و قرار گرفتن هفت عضو بدن هنگام نماز نیز مذکور است .
هفت در تصوف : هفت وادی سلوک در تصوف معروف است 1) طلب ، 2)عشق ، 3)معرفت ، 4) استغنا ، 5)توحید ، 6) حیرت ، 7)فنا ، مولوی می گوید:
هفت در تاریخ : همراهان داریوش با خود او هفت نفر بودند، در نقش رستم در بالای آرامگاه داریوش ، هفت نقش ملاحظه می شود . جنگهای هفت ساله در زمان لوئی 11 واقع شد. اژدهای هفت سر معروف است . هفت پسر گشتاسب به هفت راهزن تبدیل شدند و هفت خوان رستم و اسفندیار معروف است. 
معابد هفت طبقه: در بابل و آشور هر معبدی هفت طبقه داشت و هر طبقه به نام یکی از سیارات و هفت رنگ بود (سرخ ، سیمین، سفید، سیاه، ارغوانی، آبی و سبز). حصار اکباتان هفت دیوار داشت و آرامگاه کورش هفت پله دارد.

درباره نوروز و هفت سین
"نوروز" بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه همراه با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند.برخى از پژوهشگران ، ریشه ی تاریخى این جشن را به "جمشید پیشدادى" نسبت مى دهند و نوروز را "نوروز جمشیدى" مى خوانند. این گروه معتقدند که جمشیدشاه پس از یک سلسله اصلاحات اجتماعى بر تخت زرین نشست و فاصله بین دماوند تا بابل را در یک روز پیمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردین ماه بود. چون مردم این شگفتى از وى بدیدند جشن گرفتند و آن روز را "نوروز" خواندند.فردوسى شاعر بزرگ پارسى گوى نیز در شاهنامه پیدایش نوروز را به جمشیدشاه نسبت مى دهد 
به جمشید برگوهر افشاندند - مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین - بر آسوده از رنج روى زمین
بزرگان به شادى بیاراستند - مى و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار - به ما ماند از آن خسروان یادگار
اما دلیلی که "نوروز" را از دیگر جشن هاى ایران باستان جدا کرد و باعث ماندگارى آن تا امروز شد، "فلسفه وجودى نوروز" است : زایش و نوشدنى که همزمان با سال جدید در طبیعت هم دیده مى شود.
به گفته ی جامعه شناسان یکى از نمودهاى زندگى جمعى ، برگزارى جشن ها و آیین هاى گروهى است: گردهم آمدن هایى که به نیت نیایش و شکرگزارى و یا سرور و شادمانى شکل مى گیرند.برهمین اساس جشن ها و آیین هاى جامعه ایران را هم مى توان به سه گروه تقسیم بندى کرد: 
جشن ها و مناسبت هاى دینى و مذهبى
جشن هاى ملى و قهرمانى
جشن هاى باستانى و اسطوره اى 
گفتنی است که ایرانیان باستان در گذشته به شادى به عنوان عنصر نیرودهنده به روان انسان، توجه ویژه اى داشتند و براساس آیین زرتشتى چهار جشن بزرگ و ویژه تیرگان ، مهرگان ، سده و اسپندگان را همراه با شادى و سرور و نیایش برگزار مى کردند.هر چند سایر جشنها کم کم از یاد رفت، دراین بین نوروز بنا به اصل تازگى بخشیدن به طبیعت و روح انسان همچنان پایدار ماند. گرچه باتوجه به قانون تغییر پدیده هاى فرهنگى ، نوروز هم ناگزیر نسبت به گذشته با دگرگونى هایى همراه است.به هرحال در آیین هاى باستانى ایران براى هر جشن "خوانى " گسترده مى شد که داراى انواع خوراکى ها بود. خوان نوروزى "هفت سین " نام داشت و مى بایست از بقیه خوانها رنگین تر باشد. این سفره چندساعت مانده به زمان تحویل سال نو آماده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد.همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى ها در کنار سفره گماشته مى شد و این خوان نوروزى برپایه ی شماره ی مقدس هفت بنا شده بود.
توران شهریارى، سخنران جامعه زرتشتى معتقد است : ''تقدس عدد هفت از آیین مهر یا میتراست و به سالهاى دور باز مى گردد. در این آیین هفت مرحله وجود داشت براى اینکه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت از پیش از زرتشت براى انسان گرامی بوده و در آیین هاى گوناگون به نمادهاى گوناگون دیده مى شود ، مانند هفت آسمان ، هفت دریا ، هفت گیاه و... " همچنین اسناد تاریخى از برپایى سفره هفت سین به یاد هفت امشاسپندان خبر مى دهند؛طبق این اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از:
اهورامزدا(به معنى سرور دانا)، و هومن (اندیشه نیک ) ، اردیبهشت (پاکى وراستى )، شهریور (شهریارى آرزو شده با کشور جاودانى )، سپندارمزد (عشق و پارسایى ) ، خرداد (رسایى و کمال ) و امرداد (نگهبان گیاهان).اما در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که "هفت سین " نخست "هفت شین " بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است .
شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات ، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود "هفت چین " در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند.به گواه تاریخ در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى خوردنی و نوشیدنی مى گذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند و در زمان ساسانیان هفت شین رسم مردم ایران شد و شهد و شراب و شاهد و شمع و شیر و شایه (میوه) و شمشاد نشانه های نوروز شدند.
پس از یورش تازی ها به ایران مردم برای نگهداری از فرهنگ خود هفت سین را جایگزین هفت شین نمودند و به همین دلیل، چون در اسلام "شراب" حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که سرکه مى شد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداکرد.به هرروى خوراکى هاى ویژه ای بر سفره هفت سین مى نشینند که عبارتند از: سیب، سرکه، سمنو، سماق، سیر، سنجد و سبزى (سبزه)
خوراکى هایى که به نیت هاى گوناگون انتخاب شده اند:
سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود.
سیب : هم نماد بارورى است و زایش. درگذشته سیب را درخم هاى ویژه اى نگهدارى مى کردند و قبل از نوروز به همدیگر هدیه مى دادند. مى گویند که سیب با زایش هم نسبت دارد، بدین صورت که اغلب درویشى سیبى را از وسط نصف مى کرد و نیمى از آن را به زن و نیم دیگر را به شوهر مى داد و به این ترتیب مرد از عقیم بودن و زن از نازایى رها مى شد.
سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زایندگى. عده اى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است!
سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است. درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت یا دوازده که شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى کردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هریک از آنها یکى از غلات را مى کاشتند و خوب روییدن هریک را به فال نیک مى گرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مى کردند.
سماق و سیر نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است:
دراین میان "تخم مرغ" نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. ''آینه" نماد روشنایى و راستی است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد.
"آب و ماهى" نشانه برکت در زندگى هستند و ماهى به عنوان نشانه ی اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.
و " سکه" که نمادى از امشاسپند شهریور (نگهبان فلزات) است و به نیت برکت و درآمد زیاد انتخاب شده است.

نظرات 1 + ارسال نظر
قهرمانی 1389/12/28 ساعت 15:11

تکراریه ولی چون ارتباط به موضوع داره میگم

میان بقچه زمین

همیشه یک صدای خوب،

یک طلوع تازه هست

که دست های سخت هر درخت

و چشم های هر پرنده مهاجری در انتظار اوست

و دیدنش

اگرچه بارها و بارها

ولی درست مثل خنده ای دوباره تازه است

و راه او ،

در امتداد راه سبز جویبار

درون قلب دانه ای به زیر خاک

کنار من ،کنار تو

و نام او :

بهار...

امیدوارم سالی پر از سلامتی ،موفقیت و شادی را پیش رو داشته باشید.
نــــوروزتان مبـــــارک.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد