ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کودکی که لنگه کفشش را دریا از او گرفته بودروی ساحل نوشت
دریا دزد کفشهای من !
مردی که ازدریاماهی گرفته بود ، روی ماسه ها نوشت
دریا سخاوتمندترین سفره هستی !
موج آمد و جملات را با خود شست .....
تنها برای من این پیام را گذاشت که
برداشت های دیگران درمورد خودت را در وسعت خود حل کن تا دریا باشی
واقعا قشنگ بود .برداشت قشنگی داشت .مرسی.
عالی بود
در نگاه کسی که پرواز را نمیفهمد هر چه اوج بگیری کوچکتر خواهی شد
من یه نظر دارم...
این مجتبی درودیانٌ بندازید بیرون...
ببخشید مگه ایشون چی کار کردن که شما اینطور به خونشون تشنه اید؟!حداقل نظرتون رو یه کم دوستانه تر می گفتین!!!
اگه جدی بود قشنگ نبود اگه شوخی هم بود خیلی بد بود جناب مبصری....نظر نمیدادید سنگین تر بود....!!نکنه شما میخواهید جاشون بیایید جناب موفق؟؟؟؟؟
ایشون مشکوک میزنه..... بنده که تاحالا زیارتشون نکردم.....
باباااااا! حسام جان ، شما کجا! اینجا کجا ! مفتخر فرمودید
بابا حسام؟!!!! من هم بابا سامان هستم اما هنوز ازدواج نکردم که بابا بشم.