کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

سخنرانی

اگر میخواستم برای آینده ی شما فقط یک نصیحت بکنم، راه مالیدن کرم ضد آفتاب را توصیه میکردم...


خواص مفید آثار مفید و دراز مدت کرم ضد آفتاب توسط دانشمندان ثابت شده است، در حالی که سایر نصایح من هیچ پایه و اساس قابل اعتمادی جز تجربه های پر پیچ و خم شخص بنده ندارند.

اینک این نصایح را خدمتتان عرض میکنم.
قدر نیرو و زیبایی جوانیتان را بدانید، ولی اگر هم ندانستید، مهم نیست!
روزی قدر نیرو و زیبایی جوانی تان را خواهید دانست که طراوت آن رو به افول گذارد.
اما باور کنید تا بیست سال دیگر، به عکسهای جوانی خودتان نگاه خواهید کرد و به یاد می آورید چه امکاناتی در اختیارتان بوده و چقدر فوق العاده بوده اید.
آن طور که تصور می کردید چاق نبودید.
همه چیز در بهترین شرایطش بوده تا شما احساس خوب داشته باشید.نگران آینده نباشید.
اگر هم دلتان میخواهد نگران باشید، فقط این را بدانید که نگرانی همان اندازه مؤثر است که جویدن آدامس بادکنکی در حل یک مساله ی جبر.
مشکلات اساسی زندگی شما بی تردید چیزهایی خواهند بود که هرگز به مخیله ی نگرانتان هم خطور نکرده اند، از همان نوعی که یک روز سه شنبه ی عاطل و باطل ناگهان احساس بد پیدا می کنید و نسبت به همه چیز بدبین میشوید! با دل دیگران بی رحم نباشید و با کسانی که با دل شما بی رحم بوده اند، سر نکنید.عمرتان را با حسادت تلف نکنید.
گاهی شما جلو هستید و گاهی عقب.
مسابقه طولانی است و سر انجام، خودتان هستید که با خودتان مسابقه میدهید.
ناسزا ها را فراموش کنید.
اگر موفق به انجام این کار شدید راهش را به من هم نشان بدهید.
نامه های عاشقانه ی قدیمی را حفظ کنید.
صورت حسابهای بانکی و قبضها و ... را دور بیاندازید.
اگر نمی دانید می خواهید با زندگیتان چه بکنید، احساس گناه نکنید.
جالبترین افرادی را که در زندگی ام شناخته ام در 22 سالگی نمی دانستند می خواهند با زندگیشان چه کنند.
برخی از جالبترین چهل ساله هایی هم که می شناسم هنوز نمیدانند.تا میتوانید کلسیم بخورید.
با زانوهایتان مهربان باشید.
وقتی قدرت زانوهای خود را از دست دادید کمبودشان را به شدت حس خواهید کرد.
ممکن است ازدواج کنید، ممکن است نکنید.
ممکن است صاحب فرزند شوید، ممکن است نشوید.
ممکن است در چهل سالگی طلاق بگیرید، احتمال هم دارد که در هشتاد و پنجمین سالگرد ازدواجتان رقصکی هم بکنید.هرچه می کنید، نه زیاد به خودتان بگیرید، نه زیاد خودتان را سرزنش کنید.
انتخابهای شما بر پایه ی 50 درصد بوده، همانطور که مال همه بوده.(اینو خیلی خوب اومد همه چیز ریسکه)دستورالعملهایی که به دستتان میرسد را تا ته بخوانید، حتا اگر از آنها پیروی نمی کنید.
از خواندن مجلات زیبایی پرهیز کنید.
تنها خاصیت آنها این است که بشما بقبولانند که زشتید. 

با خواهران و برادران خود مهربان باشید.
آنها بهترین رابط شما با گذشته هستند و به گمان قوی تنها کسانی هستند که بیش از هر کس دیگر در آینده به شما خواهند رسید.
به یاد داشته باشید که دوستان می آیند و می روند، ولی آن تک و توک دوستان جان جانی که با شما می مانند را حفظ کنید. 

برای پل زدن میان اختلافهای جغرافیایی و روشهای زندگی سخت بکوشید، زیرا هرچه بیشتر از عمر شما بگذرد، بیشتر پی می برید که به افرادی که در جوانی می شناختید محتاجید.سفر کنید
برخی حقایق لاینفک را بپذیرید: قیمتها صعود می کنند، سیاستمداران کلک میزنند، شما هم پیر میشوید.
و آنگاه که شدید، در تخیلتان به یاد می آورید که وقتی جوان بودید قیمتها مناسب بودند، سیاستمداران شریف بودند، و بچه ها به بزرگترهایشان احترام میگذاشتند.

به بزرگترها احترام بگذارید.
توقع نداشته باشید که کس دیگری نان آور شما باشد.
ممکن است حساب پس اندازی داشته باشید.
شاید هم همسر متمولی نصیبتان شده باشد.ولی هیچگاه نمی توانید پیش بینی کنید که کدام خالی میشود یا بشما جاخالی می دهد.
خیلی با موهایتان ور نروید وگرنه وقتی چهل سالتان بشود، شبیه موهای هشتاد ساله ها میشود. 

دقت کنید که نصایح چه کسی را می پذیرید، اما با کسانی که آنها را صادر می کنند بردبار و صبور باشید.
نصیحت ، گونه ی دیگر غم غربت است.
ارائه ی آن روشی برای بازیافت گذشته از میان تل زباله ها، گردگیری آن و ماله کشیدن بر روی زشتی ها و کاستی هایشان و مصرف دوباره ی آن به قیمتی بالاتر از آنچه ارزش دارد، است.

اما اگر به این مسایل بی توجه هستید لااقل حرفم درمورد کرم ضد آفتاب بپذیرید.

قهرمانی 1389/11/03 ساعت 15:20
نظرات 13 + ارسال نظر
دموزین 1389/11/03 ساعت 16:15

ممنون٬خیلی جالب بود!

پدر بزرگ 1389/11/03 ساعت 22:19

راست میگه ! هر کاری که میخوای بکنی ، یک وقتی کمتر و یک وقتی بیشتر ، اما همشون یک جور ریسکه !

نوشین 1389/11/04 ساعت 00:47

قالب جدید وبلاگ خیلی جالب و قشنگ شده .واقعا دست مدیران وبلاگ درد نکنه...خسته نباشید!

قهرمانی 1389/11/04 ساعت 09:20

آره منم موافقم.الان که صفحه روباز کردم غافلگیر شدم.خیلی خیلی قشنگه.اصولا هرکی یه همچین رنگی انتخاب کنه باسلیقس:)

سمیرا 1389/11/04 ساعت 11:11

اینم قشنگه ولی به اون عادت کرده بودم همون شکلی دوستش داشتم
مطلبتون خیلی خوب بود

[ بدون نام ] 1389/11/04 ساعت 12:45

اینایی که نوشتید یعنی باید خودمونو گول بزنیم. همین.

به نظرم گول زدن نیست .این طرف یه نویسنده طنز بوده یه جورایی یه سری مسائل رو با طنز بیان کرده.بستگی به برداشت شما از نوشته داره یکی مثل شما میگه یعنی شیره مالیدن رو سر خودمون یکی مثل من میگه اینجوری هم میشه به زندگی نگاه کرد.

سامان 1389/11/04 ساعت 17:23

وبلاگ که تغییری نکرده؟کجاش قشنگه؟!!!!!!

قهرمانی 1389/11/04 ساعت 19:02

قالب وبلاگ عوض شده.رنگ آبی فیروزه ای به نظرتون قشنگ نیست؟

سامان 1389/11/04 ساعت 22:05

بله قشنگه........

ستاره 1389/11/05 ساعت 00:02

مطلب جالبی بود ولی من با اجازه چند تا نقد دارم:
اول اینکه منبع مشخصی نداره و معلوم نیست این نصایح گرانبها ماله کیه؟؟؟؟؟
2 نمیدونم این مطالب با فنت درشت یا قرمز کار خود نویسنده است یا نه؟؟؟؟اگر هست یا نیست یه کم فنت ها ....
بد نبود که یه کم مطلب ویرایش میشد و فنت ها و سر و ته مطالب کمی مرتب میشد و کمی مطالب مربوط به هم به هم وصل...
البته ببخشید اینارو میگم من خودم ادعایی ندارم ولی نکاتی بود که به نظرم رسید که در کنار کپی پیس یا حتی نوشتن مطالب و مقالات شخصی رعایت شه!!
و 3 یه چیزی که خودم اکثرا سعی میکنم رعایت کنم البته قبول دارم گاهی نمیشه....عکس ها...کاری با ارتباط عکس با مطلب ندارم فقط به نظرم بهتر بود عکس کمی کوچکتر باشه و فضای کمتری اشغال کنه تا وقتی وبلاگ باز میشه هم مطالب بیشتری دیده بشن هم زیبایی بهتری داشته باشه و حس خوبی منتقل کنه...
اگر صریح بود بنده رو میبخشید ، ولی انتقاد به نظر من میتونه سازنده و باعث پیشرفت بشه.
بابت مطلب جالبتون ممنون.

سلام خانومی.
ممنون که مطلب رو کامل خوندین و وقت گذاشتین که ایراد هاش رو بهم بگین.
حق با شما است وقتی قالب بوبلاگ عوض شد ظاهرا تیتر نوشته هم عوض کردن چون تو تیتر نوشته بودم این گفته ها برای کیه:
۱سخنرانی "ونه گات" در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه MIT !!!! تیتر این بود که ظاهرا بچه های بالا بهتر دیدن پاک شه. در ضمن ونه گات طنز نویس بوده

۲.در مورد نوشته ها با فونت درشت اون قسمت هایی که داخل پرانتز بود نظر شخصی بود مابقی که با هر فونت و رنگی که نوشته شده بود کار خود نویسندس.
در مورد فونت :من تازه فونت رو عوض کردم که بهتر به نظر بیاد ولی در مورد ارتباط سر و ته مطالب من هیچ تغییری تو نوشته ایجاد نکردم و دخل وتصرفی انجام ندادم.

۳.در مورد عکس هم فکر کنم حق با شما باشه سعی ام رو میکنم هم عکس های بهتری بزارم هم کوچولو تر باشه که راحت تر باشین.

بابت تمام حرفا و انتقادای به جاتون ممنون.یه دونه ای خانومی

سامان 1389/11/05 ساعت 12:45

شما همیشه صریح حرف میزنید.......

ستاره 1389/11/05 ساعت 19:17

از اینکه انتقاد پذیرید خیلی خوشحالم....منظورم از سر و ته مطالب جنبه ویرایشی و پاراگراف بندیش بود نه اینکه بگم مطالب بی سر و ته بود ...سوء تفاهم نشه...!
و فنت هم بازم نظر شخصی منه اینکه نظرات شخصی تون رو بد نبود همرو با یک اندازه می نوشتید ....!
به هر حال ممنون همه ما اشکال تو کارامون هست چقدر خوبه که رک و صریح بهم بگیم و انتقاد پذیر باشیم و اصلاح کنیم....اینکه صریح بگیم بهتر نیست؟؟؟صریح اما با رعایت احترام...من خودم همیشه سعی میکنم به کسی بی احترامی نکنم و نظر شخصی ام رو غالب نکنم ..انتقاد میکنم چون خودم هم از اینکه نقد بشم اونم درست خوشم میاد..صریح میگم چون خودم از حرف رک خوشم میاد و از حرف نصفه و نیمه و توی لفافه و ...خوشم نمیاد...!!!

شما هرچی بگی ما قبول داریم.هر وقت حس کردین اشکالی تو کارام هست بهم بگین خوشحال میشم درستش کنم دوست به درد همین جاها میخوره مهندس
بازم ممنون که اینقدر دقیق هستی
موفق باشین و شاد
یا حق

سامان 1389/11/07 ساعت 12:34

آفرین بر شما.... همینم درسته...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد