ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به اطلاع کلیه دانشجویان محترم می رساند :
جلسه توجیهی اردو شهرستانک در روز چهارشنبه مورخ 30/4/89 از ساعت 15 الی 15:30 در ساختمان شماره یک دانشگاه ، واحد تهران، کلاس 203 برگزار می شود.
لازم به ذکر است که هزینه اردو (مبلغ 60000 ریال برای هر نفر ) در این جلسه دریافت خواهد شد . حضور متقاضیان در این جلسه الزامی است و عدم حضور به معنای انصراف می باشد.
۴ سال توی زندان آلکاتراس (ارشاد سابق) درس خوندیم اما ۱بار قسمت نشد بریم اردو...
ارشادالانم همونه فرقی نکرده بازم مثل زندانه فقط الان هواخوری ام می برن
بچه های گل حسابداری چه خبر از اردو؟!خوش گذشت؟!خوب بود؟!راضی بودین؟!اگه خوب بود بگین دفعه دیگه منم بیام.
دموزین جان.کسی جواب نمیده.از بس خوش گذشته همه خسته هستن......
سلام به همه دوستان.
جای همه اونایی که نبودن خالی.به مایی که ترم آخر بودیم و این آخرین همراهی با هم ورودی هامون بود که خیلی خوش گذشت.(البته با فاکتورگرفتن از پیاده روی اولش)
دست همه بچه های انجمن درد نکنه.خدایی خیلی زحمت کشیدن و برای این برنامه خیلی وقت بود که برنامه ریزی میکردن.
ای کاش میشد یه جای بود که خاطرات اردو رو مینوشتیم.
در هر صورت بازم ممنون از همه بچه های انجمن
یا حق
مخمل جان.این وبلاگتو خودت نوشتی؟خوب خاطراتتو همینجا بنویس دیگه.......
سلام آقای سامان.
من یه کم زیادی تو نوشتن پرچونه ام این جا بخوام بنویسم رمان میشه.
در مورد وبلاگ هم بعضی هاش برای خودمه همش نه که اونم خیلی وقت آپ نکردمُولی یه دنیا ممنون که یه سری بهش زدین.
خواهش میکنم .درسته.آخرین پستش برای ۸۸ هستش. اما ما که نبودیم قند تو دلمون آب شد.یعنی کسی نیست که مثل ناصر خسرو سفرنامه رو بنویسه؟ یا مثل مارکوپولو؟ یا مثل گالیور؟
اگه تو این دوران هم یکی مثه ناصر خسرو یا مارکوپولو یا گالیور باشه واسه تحصیلات عالیش موسسه آموزش عالی ارشاد نمیاد!!!!
شماها چطور روتون میشه اینقدر راجع به دانشگاهتون بد صحبت می کنید ! نه که سامان خودش انیشتن هستش که انتظار داره تو بهترین دانشگاههای دنیا درس بخونه !
از اینا گذشته اصلا مهم نیست کجا دارین درس می خونید ! مهم اینه که کی داره این درسها رو می خونه ! این جمله رو گفتم باشه عیدیتون !
پدر بزرگ جان (پیری) هر چی باشه من تو همه کلاسها جزو ۳ نفر اول بودم.نه مثل شما که ۱۲ ترمه هم تموم نمیکنی.من نمیدونم این خراب شده چی داره که اینقدر سنگشو به سینه میزنی.
نه خدایی دیگه لفظ خراب شده هم مناسب این مکان فرهنگی نیست!خدایی از خیلی جاها بهتره.منم دوست دارم اینجارو.اگه چیزی هم گفتم فقط محض شوخی بوده همین!
ممنون از اندرزهاتون پدربزرگ.اینو با طلا می نویسیم میزنیم به دیوار اتاقامون!!!!!
بله این پدر بزرگ همیشه از این توهمات داره.
این دموزین هم مثل برزیل و روسیه میمونه.موضعشو مشخص نکرد.
هر چی باشه مثل تو بی ادب نیست ! ای سامان ! فرزندم ! مودب باش ! مگر نشنیدی که می گویند ادب مرد به ز دولت اوست !
من ادب دارم.شما کمی حواستو جم کن ببین چی میگی....... در ضمن.... موضع شما که کاملا مشخصه....
شما مثل اینکه در جوانی تمام و کامل حال و حول خود را کرده اید.حالا که به ما رسیدی شدی کاسه داغتر از آش.آقا جان مگر ما جوانها دل نداریم.آخه همه که امکانات فضانوردی ندارند....... یه بیت شعر هست که میگه: چرا خم کرده میگردند پیران جهان دیده/ به زیر خاک میجویند ایام جوانی را....... بله پدر بزرگ جان.حالا ان شالله بعدا باهم باید گفتگو کنیم.شما مثل اینکه زیادی کج روی داری.باید ارشاد بشی.
فارغ التحصیل رشته حسابداری موسسه آموزش عالی ارشاد دماوند و این طور صحبت کردن؟!بعیده!
دوستان به اعصاباتون مسلط باشین.گفت و گو هاتونو بذارین واسه بیرون وبلاگ!
منم موضعم کاملا مشخصه.طرف حقم.حالا هرکی حرف حق بزنه.درسته اینجا به پای دانشگاه شریف که نمی رسه!اما در مقایسه با خیلی از غیرانتفاعیای دیگه که حتی یه دونه کامپیوتر هم واسه استفاده دانشجوها ندارن بهتره!بی انصاف نباشین.
من کاری با این پیر مرد ندارم.اون هی اذیت میکنه......
ببینید بحث رو از کجا به کجا میکشونید؟!!!
من که از دانشگامون راضیم.از بچه هامون،از استادامون،تو کل چهار سال نق زدیم که اینجا کجاست مثل دبیرستان،ولی الان که دیگه دارم میرم فکر کنم دلم براش تنگ میشه،کوچیک بود اما صمیمی بود،مثل دانشگاه های دیگه بزرگ نبود ولی همه توش مهربون بودن.آخرین کلاس( همکاران) رو هم قاطی بود که نگن کلاس قاطی نداشتیم.